per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
1
8
10.22060/mej.2011.243
243
Research Article
معرفی و مدلسازی یک میکروروبات کپسولی شکل بدیع با در نظر گرفتن نیروهای سطحی
Suggestion and Modeling of a Novel Capsular Microrobot with Surface Forces
رضا ندافی دشت بیاض
1
منصور کبگانیان
kabgan@aut.ac.ir
2
نویسنده مسئول و مربی; پژوهشکده فناوریهای نو؛ دانشگاه صنعتی امیرکبیر،
استاد؛ دانشکده مهندسی مکانیک؛ دانشگاه صنعتی امیرکبیر،
در راستای توسعه کپسولهای آندوسکوپی، در این مقاله طرح یک میکروروبات کپسولی شکل دارای پا با میکروعملگرهای پلیمر یونی کامپوزیت فلزی پیشنهاد میشود. ابتدا چگونگی حرکت میکروروبات توضیح داده میشود سپس ضمن در نظر گرفتن نیروهای سطحی اعمالی و میکروعملگر، میکروروبات مدلسازی دینامیکی میشود. نیروهای سطی شامل اصطکاک لغزشی، چسبندگی سطحی و چسبندگی ایستای و میکروعملگر پلیمری از نوع پلیمر یونی کامپوزیت فلزی است. رفتار زمانی میکروعملگر پلیمری بر اساس معادلهی مشخصه کوپل مکانیکی – الکتریکی و معادلسازی الکتریکی حجم ژل پلیمری مدلسازی شده است. نتایج حاصل از شبیهسازی مدل دینامیکی میکروروبات، نشان میدهد که بهترین زاویه نصب پاها 60 درجه، جرم مناسب میکروروبات 2 گرم و سرعت پیشروی 1 میلیمتر بر ثانیه میباشد.
For developing of endoscopic Capsular, a design of legged capsular microrobot with ionic polymer metal composite actuator is suggested in this paper. First locomotion of microrobot is explained then microrobot is modeled by envisage exerting surface forces and microactuator. Surface forces contain slip-friction, surface adhesion and resting adhesion and polymeric microactuator is ionic polymer metal composite. Time variant response of polymeric microactuator is modeled fundamental of coupled electromechanical equation and electric equivalent bulk gel polymeric.Result simulation of dynamical model microrobot shows that best installation angle of legs is 60 degree, proper mass of microrobot is 2g and speed marching is 1 millimeter per second.
https://mej.aut.ac.ir/article_243_2b4d55f9aa439d28e1e0946d305a6480.pdf
میکروروبات
آندوسکوپی
میکروعملگر
پلیمر یونی کامپوزیت فلزی
چسبندگی ایستای
چسبندگی سطحی
ماژول
Microrobot
Endoscopy
Microactuator
Ionic Polymer Metal Composite
Resting Adhesion
Surface Adhesion
Modul
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
9
20
10.22060/mej.2011.244
244
Research Article
بهبود طراحی روباتهای متحرک مارشکل با استفاده از آناتومی مار
Design Enhancement of Mobile Snake Robots Based on Snake Anatomy
فرشاد برازنده
fbarazandeh@aut.ac.ir
1
محمدصادق حیدرزاده
2
سیدمهدی رضاعی
smrezaei@aut.ac.ir
3
محمد علی سادات
4
سیف دلیل صفایی
5
نویسنده مسئول و استادیار دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر
کارشناس ارشد دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر
دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر
دانشجوی کارشناسی دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر
کارشناس ارشد دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
بیشتر تمرکز تحقیقات انجام شده روی روباتهای مارشکل بر روی چگونگی ایجاد حرکت، کنترل و یا حل دینامیک روبات بوده است و تلاش کمتری در مطالعه ساختار بدن مار و اقتباس از ظرایف آن در طراحی شده است. در نتیجه روباتهای متحرک مارشکل ساخته شده تاکنون چیزی فراتر از یک نمونه آزمایشگاهی نیستند و هنوز پا به عرصه صنعت نگذاشته اند. هدف این مقاله، مطالعه آناتومی مار و ارائه راه کارهای تازه در طراحی روباتهای مارشکل است تا قابلیت تبدیل آنها به یک روبات صنعتی متحرک افزایش یابد. نتیجه این کار یافتن اثر آناتومی مار در کاهش گشتاور محرکها و طرز تولید نقاط تکیه گاهی در حرکت موجی کناری است که به طراحی روباتهای مارشکل بدون چرخ کمک میکند.
The main concentration of most of the snake robot researches has been on mechanism, control or dynamics. They have rarely focused on snake anatomy to adopt it in design. So far, snake robots are nothing more than an experimental prototype. They have not yet converted to an industrial mobile robot. This paper focuses on snake anatomy to employ its principle in the design of snake robots and increase their chance of being industrial mobile robots. The result was to find the impact of snake anatomy to reduce actuators' torque, as well as the way peg points are established during serpentine motion. This finding will help to remove wheels under snake robots.
https://mej.aut.ac.ir/article_244_4cef96bbee606629bb9a7a7ed28f444f.pdf
روبات مارسان
حرکت ماری شکل
کاهش گشتاور
آناتومی مار
Snake robot
snake movement
torque reduction
snake anatomy
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
21
28
10.22060/mej.2011.245
245
Research Article
بررسی تأثیر شکل سطح مقطع فیبر و فاصلهی بین آنها بر توزیع تنش در مواد مرکب فیبری در حضور یک ترک
The Effect of Fiber Shape and Spacing on Stress Distribution in a Composite Monolayer with an Internal Crack
محمد شیشه ساز
mshishehsaz@scu.ac.ir
1
مهدی ملکی
2
نویسنده مسئول و استاد گروه مهندسی مکانیک – دانشکدهی مهندسی – دانشگاه شهید چمران
کارشناس ارشد مهندسی مکانیک- دانشکدهی مهندسی – دانشگاه شهید چمران
در این تحقیق تأثیر شکل سطح مقطع الیاف و فاصلهی بین آنها بر توزیع تنش در یک تک لایهی مرکب بررسی شده است. تک لایهی یاد شده تحت بارگذاری کششیP در راستای الیاف قرار داشته و حاوی ترکی متقارن است. دو تک لایهی مرکب که در یکی الیاف دارای مقطع مثلثی شکل و دیگری دارای مقطع مستطیلی شکل، در نظر گرفته شده است. با استفاده از مدل اصلاح شده که در آن ماتریس علاوه بر بار برشی، نیروی کششی را نیز تحمل میکند معادلات دیفرانسیلی- تفاضلی تعادل استخراج شده و میدانهای تغییر مکان و نیرو در تک لایه تعیین شدهاند. مقایسهی نتایج حاصل از مدل شیرلگ با نتایج حاصل از مدل اصلاح شده، ضعف مدل شیرلگ را در بررسی صحیح توزیع تنش نشان میدهد. در مدل اصلاح شده، با افزایش فاصله فیبرها، تمرکز تنش در الیاف و ماکزیمم تنش برشی در ماتریس کاهش مییابد. همچنین، فیبرهای مثلثی شکل تنش برشی در ماتریس را بیش از الیاف دایرهای شکل کاهش میدهند. با کاهش زاویه مربوط به شکل، سطح مقطع الیاف مثلثی شکل، تنش برشی بدست آمده بیش از پیش کاهش یافته در حالی که ماکزیمم تنش کششی در الیاف ماکزیمم ثابت باقی میماند. در صد کاهش در تنش برشی بین الیاف دایرهای و مثلثی شکل (q برابر 30 درجه) ، به ازاء کسری حجمی یک برابر 32 درصد است.
The effect of inter-fiber spacing and shape on stress distribution is studied in a composite monolayer. The lamina is subjected to an internal crack while loaded by a force P along the fibers at infinity. Two models are postulated. In the first, fibers have circular cross section while in the second, a triangular shape is considered. By direct application of modified shear – lag model, the differential equations of equilibrium are derived and solved for displacements and stress fields. The results show that the ordinary shear – lag model can not well predict the stress distribution within the lamina. The modified model shows a noticeable decrease in both types of stresses once fiber spacing and shape are changed. This reduction is more pronounced for triangular fibers where a decrease in causes more reduction in maximum shear stresses and no change in fiber normal stresses. The reduction in peak shear stress appears to be 32 percent for volume fraction of one at q = 30o.
https://mej.aut.ac.ir/article_245_cba9f6ec184a438bcd56002753ddc2c4.pdf
مواد مرکب
الیاف مثلثی شکل
تمرکز تنش
تنش برشی
Composite materials
triangular fibers
stress concentration
shear stress
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
29
37
10.22060/mej.2011.246
246
Research Article
تخمین برگشت فنری در شکلدهی غلتکی سرد با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی
Using Artificial Neural Networks for Estimationof Springback in Cold Roll Forming
حسن مسلمی نایینی
1
روحاله عزیزی تفتی
2
مهدی تاجداری
tajdari@yahoo.com
3
نویسنده مسئول و استاد؛ دانشکده فنی و مهندسی؛ دانشگاه تربیت مدرس
دانشجوی کارشناسی ارشد؛ دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس
دانشیار؛ مرکز مکانیک و فنآوریهای ساخت؛ دانشگاه صنعتی مالکاشتر:
شکلدهی غلتکی سرد یکی از فرآیندهای شکلدهی ورقهای فلزی است که در آن ورق با عبور از بین یک سری غلتکهای شکلدهی در ایستگاههای متوالی به طور پیوسته و ملایم خم شده و شکل نهایی را به خود میگیرد. با وجود سادگی ظاهری، به دلیل زیاد بودن کمیتهای دخیل در فرآیند و اثر متقابل آنها، طراحی و کنترل فرآیند با چالشهایی درگیر است که پدیده برگشتفنری یکی از آنها است. هدف اصلی در این مقاله، ارائه معیاری ساده برای برگشتفنری و بیان راهحلی برای دستیابی سریع به آن معیار است که شبکه عصبی مصنوعی به عنوان ابزاری قدرتمند برای نیل به این هدف انتخاب شد. شکلدهی غلتکی سرد برای مقطع کانالیشکل در ایستگاه اول، با نرمافزار مارکمنتات[i] شبیهسازی شد و با استفاده از دادههای بهدست آمده از شبیهسازی، آموزش و امتحان شبکه عصبی انجام شد. مقایسه خروجیهای شبکه عصبی با نتایج شبیهسازی اجزای محدود که در مجموعه دادههای آموزشی موجود نیستند درستی عملکرد شبکه عصبی را به اثبات رساند. [i] Marc-Mentat
Cold roll forming is a sheet metal forming process in whichthe bending occurs gradually in several forming steps from an undeformed strip to a finishedprofile. Althoughsimple appearance, the process is influenced by several parametersthat complicate the process design and control such as springback.The main purpose in this article is to determine a simple criterion for the springback and to introduce a fast solution to obtain it and therefore artificial neural network was proposed for achiving this goal. Cold roll forming of a channel section in the first station was simulated by a commercial package named “Msc Marc Mentat”. The data obtained from the finite element simulations were used as training and testingsetsfor neural networks. Perfect performance of neural network was proved when the neural network outputs were compared with the testing set that did not exist in the training set.
https://mej.aut.ac.ir/article_246_ff9c124dc951944bd4f7d602725e933b.pdf
شکلدهی غلتکی سرد
برگشت فنری
شبکههای عصبی مصنوعی
شبیهسازی اجزای محدود
Cold Roll Forming
springback
Artificial Neural Networks
Finite element simulation
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
39
48
10.22060/mej.2011.247
247
Research Article
براده برداری نانومتریک سطوح تخت با استفاده از میدان مغناطیسی و بررسی عوامل موثر بر ان
Nanometric Finishing of Flat Surfaces Using Magnetic Field
مهرداد وحدتی
vahdati@me.kntu.ac.ir
1
استادیار گروه ساخت و تولید دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی تهران
یکی از روشهای جدید پرداخت کاری با استفاده از نیروی مغناطیسی، براده برداری در محدوده نانومتر، پرداخت کاری سایشی مغناطیسی[i] ( MAF) میباشد. انرژی حاصل از میدان مغناطیسی، برای حرکت ابزار ساینده استفاده میگردد. با حرکت نسبی میدان مغناطیسی و قطعه کار، ذرات ساینده نیز به دنبال میدان مغناطیسی حرکت میکنند. در این پژوهش، فرآیند پرداخت کاری سایشی مغناطیسی معرفی و یک نمونه آزمایشگاهی از تجهیزات MAF برای کار روی سطوح مستوی طراحی و ساخته شده است. عوامل موثر بر صافی سطح تعیین و بهترین شرایط پرداخت کاری مشخص شده است. صافی سطح به عنوان هدف طراحی قرار گرفته و تلاش شده است تا کوچکترین مقادیر بدست آید. برخی عوامل تاثیر زیادی بر تغییرات صافی داشته و آن را به میزان چند ده نانومتر کاهش میدهد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که افزایش سرعت دورانی قطبها اثر قابل توجهی در بهبود صافی سطح دارد. نوع، شکل و ابعاد ذرات ساینده باعث تغییر در صافی سطح خواهد شد. با افزایش زمان پرداخت کاری، بهبود در صافی سطح قابل توجه است. صافی سطح بدست آمده تحت بهترین شرایط 41/0 اندازه گیری گردید. [i] Magnetic Abrasive Finishing
The need for mirror-finished surfaces has grown rapidly in recent years. This is due to improvements of new products application in high technology industries. New requirements urge new production methods. One of which, in the field of machining technology, is Magnetic Abrasive Finishing. This results in surface roughness of materials in the order of sub-micron and nano level. The technology is based on the magnetic field force, which is exerted on the abrasive powder and runs the powder tool on the surface of work piece. The process was applied to flat planes. A special apparatus was designed and made for implementation of experiments. Many properties of different factors affecting this process were examined and their influence on the surface roughness was cleared.
https://mej.aut.ac.ir/article_247_73b9c37c8f187d52c913297138dbb6d5.pdf
میدان مغناطیسی
ذرات ساینده
پرداخت نانومتریک
صافی سطح
آهن ربا
Magnetic abrasive finishing
Nano Machining
Magnets
Surface roughness
Abrasive Tool
magnetic field
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
49
59
10.22060/mej.2011.248
248
Research Article
تعیین دمای ابزار در برادهبرداری عمودی به روش المان محدود و مقایسه با نتایج تجربی
Determination of Tool Temperature in Orthogonal Metal Cutting by Finite Element Method and its Comparison with Experimental Work
علی فتی
1
محمد رضا رازفر
2
نویسنده مسئول و مربی، دانشگاه هرمزگان
استادیار، دانشگاه صنعتی امیر کبیر
ماشینکاری فولادها به طور ذاتی دمای بالایی را تولید میکند؛ این دما علاوه بر کاهش عمر ابزار، باعث پایین آمدن کیفیت قطعه تولیدی میشود. از طرفی کاربرد مواد خنک کننده به سلامتی اپراتور آسیب می رساند و باعث آلودگی محیط زیست میشود. در این مقاله ماشینکاری در شرایط خشک توسط ابزار کاربایدی بر روی فولاد (st37) انجام شد و برای به دست آوردن دمای منطقه تماس ابزار- براده از دو روش: ترموکوپل جایگذاری شده در ابزار و دوربین مادون قرمز استفاده شد. نتایج تجربی با نتایج نرمافزارهای سوپرفرم و فلوئنت مقایسه شده است. با ثابت نگاه داشتن هندسه ابزار و تغییر در پارامترهای سرعت برش، نرخ پیشروی و عمق برش و مقادیر حرارت ایجاد شده در ابزار مورد مطالعه قرار گرفت. سپس به کمک نتایج تجربی حاصل از ترموکوپل با روش طراحی آزمایش و توسط آنالیز رگرسیون، فرمول تخمین دمای سطح ابزار به دست آمد و نشان داده شد که اثر افزایش سرعت برشی، پیشروی، عمق برش و اثر دو طرفه سرعت برشی و پیشروی، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر دمای سطح ابزار دارند. همچنین تأثیر پارامترهای سرعت برش و پیشروی همزمان با دما بر روی نیروهای ماشینکاری مورد بررسی قرار گرفت.
Machining of steel inherently generates high cutting temperature, which not only reduces tool life but also impairs the product quality. Further, the lubricant effect deteriorate the working environment and lead to general environmental pollution. In this work, the cutting tool used is uncoated carbide insert with st37 steel as workpiece material to measure the temperature of the tool-chip interface in dry turning. Two different approaches are implemented for temperature measuring: an embedded thermocouple into the cutting tool and infrared camera. Comparisons are made between experimental and FE results. The influence of cutting speed, feed rate and depth of cut on the temperature are investigated. Afterwards, an expression for the effects of cutting conditions on tool temperature are determined using a design of experiment developed by factorial regression method. With the aid of experimental results is concluded that the main factors of the increasing cutting temperature are, cutting speed, feed rate and depth of cut respectively, It is also determined that interaction between cutting speed and feed rate has maximum effect on increasing in cutting temperature.
https://mej.aut.ac.ir/article_248_c0746a0c00cabbf3deefeae6be38471a.pdf
دمای برش
روش ترموکوپل
توزیع دما
براده برداری عمودی
المان محدود
Cutting temperature
thermocouple method
temperature distribution
Orthogonal cutting
finite element
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
61
72
10.22060/mej.2011.249
249
Research Article
مدلسازی و حل یک مسأله زمان بندی دو معیاره در یک سیستم تولید سلولی با در نظر گرفتن زمانهای آمادهسازی وابسته به توالی سلولها
Modeling and Solving of a Bi-Criteria Scheduling Problem for a Cellular Manufacturing System with Sequence-Dependent Cell Setup Times
رضا توکلی مقدم
1
آزاده نصری
2
نویسنده مسئول و استاد گروه مهندسی صنایع، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران:
دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه مهندسی صنایع، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران
در این مقاله، یک مدل برنامهریزی ریاضی عدد صحیح مختلط دو معیاره برای زمان بندی سلولها و قطعات در هر سلول بهطور همزمان در یک سیستم تولید سلولی[i](CMS) ارائه میشود. هدف این مدل، کمینه کردن زمان کل تکمیل ساخت قطعات و حرکت بین سلولی قطعات با در نظر گرفتن زمانهای راهاندازی وابسته به توالی خانواده قطعهاختصاص یافته به سلولها میباشد. در طراحی و برنامهریزی سیستم تولید سلولی، سه مرحله اصلی میبایست مد نظر قرار گیرد که شامل تشکیل سلول، استقرار سلولها و ماشینها، و زمان بندی آنها است. از آنجا که این مدل پیشنهادی و مسأله زمانبندی CMS جزء مسایل چندجملهای نامعین سخت[ii] است، از الگوریتم ژنتیک[iii](GA) بهعنوان یکی از روشهای فراابتکاری کارامد برای حل مدل استفاده میشود. در پایان برای نشان دادن کارایی این الگوریتم پیشنهادی، چند مسأله نمونه حل شده، نتایج محاسباتی مربوطه با نتایج بهدست آمده به کمک یک ابزار بهینهساز مورد مقایسه قرار میگیرد. [i] Cellular Manufacturing Systems [ii] Non–Deterministic Polynomial Hard )NP-Hard( [iii] Genetic Algorithm
This paper presents a new, bi-criteria mixed-integer programming model for scheduling cells (part families) and parts within each cell in a manufacturing cellular system. The objective of this model is to minimize the makespan and inter-cell movements simultaneously, while considering sequence-dependent cell setup times. In the CMS design and planning, three main steps must be considered, namely cell formation (i.e., part families and machine grouping), inter and intra-cell layouts, and scheduling issue. Due to the NP-hardness of the proposed model and the scheduling problem in the CMS, a genetic algorithm (GA) as an efficient meta-heuristic method is proposed to solve such a hard problem. Finally, a number of test problems are solved to show the efficiency of the proposed GA and the related computational results are compared with the results obtained by the use of an optimization tool.
https://mej.aut.ac.ir/article_249_8ed797de7f4e2ab62ad5ed3f81b771eb.pdf
زمان بندی
سیستم تولید سلولی
زمانهای آمادهسازی وابسته به توالی
الگوریتم ژنتیک
Scheduling
Cellular Manufacturing System
Sequence-Dependent Setup Times
genetic algorithm
per
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نشریه مهندسی مکانیک امیرکبیر
2008-6032
2476-3446
2011-02-20
42
3
73
85
10.22060/mej.2011.250
250
Research Article
روشی ابتکاری برای تعیین زمانبندی پرداختها در پروژه: دو رویکرد متفاوت برای پیمانکار و کارفرما
A Heuristic for Scheduling Payments in project: Two Different Approaches for Contractor and Client
فرزاد بهرامی
1
قاسم مصلحی
2
نویسنده مسئول و کارشناس ارشد مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی اصفهان.
دانشیار دانشکده صنایع و سیستمها، دانشگاه صنعتی اصفهان.
در این مقاله، مسأله تعیین همزمان مکان، زمان و مقدار پرداختها در مسائل زمانبندی پروژه با هدف بیشینه کردن ارزش خالص فعلی جریانهای نقدی پروژه مد نظر قرار گرفته است. با توجه به طبیعت پیچیده این مسأله، از یک روش ابتکاری دو مرحلهای تکرار شونده استفاده شده است؛ بهطوریکه در مرحله اول با تثبیت زمانبندی فعالیتها، زمانبندی پرداختها تعیین میگردد؛ در مرحله دوم با تثبیت مکان و مقدار پرداختها، با هدف بیشینه کردن ارزش خالص فعلی پیمانکار، فعالیتها دوباره زمانبندی میشوند. این دو مرحله تا زمان رسیدن به جوابهای ایدهآل تکرار میگردند. در مرحله اول، دو رویکرد مد نظر قرار دارد؛ بیشینه کردن ارزش خالص فعلی پیمانکار و بیشینه کردن ارزش خالص فعلی کارفرما و دو الگوریتم فرا ابتکاری بر مبنای الگوریتم ژنتیک و شبیهسازی ذوب و انجماد تدریجی طراحی و پس از تنظیم پارامترها با هم مقایسه شدهاند. با استفاده از مسائل استاندارد 120 فعالیتی، اجرای روش بهطور کامل بررسی و تاثیر پارامترهای مدل بر روی ارزش خالص فعلی و زمان تکمیل هر دو هدف ارائه میگردد. همچنین تاثیر مرحله دوم در امکان پذیر کردن پروژهها و بهبود وضعیت پیمانکار بررسی و نشان داده شده است که روش پیشنهادی در تکرارهای متوالی، قادر است به جوابهایی ناچیره دست یابد.
In this paper, we consider the problem of simultaneously determining the amount, timing and location of progress payments in projects to maximize NPV of the cash flows. Due to the combinatorial nature of the problem, for the first time, we propose an iterative two-stage heuristics where payment scheduling is determined in the first stage ones activities are fixed, and in the second stage activities are rescheduled to improve contractor NPV by fixing the amount and location of payment scheduling. The two stages iterate up to achieve ideal solutions. In the first stage, two objects are considered; maximization of contractor NPV and maximization of client NPV. Two Meta heuristics; genetic algorithm and simulated annealing are designed and the results are compared. By standard test problems with 120 activities, whole performances of the algorithm is considered and effect of model parameters on NPV and completion time for both objective functions is measured. In addition, effect of the second stage on project feasibility and contractor improvement is considered. The result shows that the proposed algorithm is able to achieve non-dominated solutions in consequential iterations.
https://mej.aut.ac.ir/article_250_2b2b6c88194c6d77ddbc27cd51e86574.pdf
مدیریت پروژه
زمانبندی پرداخت
ارزش خالص فعلی
الگوریتمهای فرا ابتکاری
جواب ناچیره
Project management
Payment Scheduling
Net present value
Meta heuristics
Non-dominated solution